معرفی آهنگ
- آهنگی از خواننده لی جاک که در آوریل ۲۰۲۰ از طریق SNS منتشر شد
- آهنگی که در حالی خلق شد که در روزی که قلبها به دلیل کووید-۱۹ پیچیده شدهاند، رویای امید در سر میپروراند
متن ترانه
그때는 알지 못했죠 우리가 무얼 누리는지
거릴 걷고 친굴 만나고
손을 잡고 껴안아주던 것
우리에게 너무 당연한 것들
처음엔 쉽게 여겼죠 금세 또 지나갈 거라고
봄이 오고 하늘 빛나고
꽃이 피고 바람 살랑이면은
우린 다시 돌아갈 수 있다고
우리가 살아왔던 평범한 나날들이 다
얼마나 소중한지 알아버렸죠
당연히 끌어안고 당연히 사랑하던 날
다시 돌아올 때까지 우리 힘껏 웃어요
잊지는 않았잖아요 간절히 기다리잖아요
서로 믿고 함께 나누고
마주 보며 같이 노래를 하던
우리에게 너무 당연한 것들
우리가 살아왔던 평범한 나날들이 다
얼마나 소중한지 알아버렸죠
당연히 끌어안고 당연히 사랑하던 날
다시 돌아올 거예요 우리 힘껏 웃어요
당연히 끌어안고 당연히 사랑하던 날
다시 돌아올 거예요 우리 힘껏 웃어요
متن ترانه (تلفظ کرهای)
geuttaeneun alji moshaessjyo uriga mueol nurineunji
georil geotgo chingul mannago
soneul japgo kkyeoanajudeon geos
uriege neomu dangyeonhan geosdeul
cheoeumen swipge yeogyeossjyo geumse tto jinagal georago
bomi ogo haneul biccnago
kkocci pigo baram sallangimyeoneun
urin dasi doragal su issdago
uriga sarawassdeon pyeongbeomhan nanaldeuri da
eolmana sojunghanji arabeoryeossjyo
dangyeonhi kkeureoango dangyeonhi saranghadeon nal
dasi doraol ttaekkaji uri himkkeot useoyo
ijjineun anhassjanhayo ganjeolhi gidarijanhayo
seoro mitgo hamkke nanugo
maju bomyeo gati noraereul hadeon
uriege neomu dangyeonhan geosdeul
uriga sarawassdeon pyeongbeomhan nanaldeuri da
eolmana sojunghanji arabeoryeossjyo
dangyeonhi kkeureoango dangyeonhi saranghadeon nal
dasi doraol geoyeyo uri himkkeot useoyo
dangyeonhi kkeureoango dangyeonhi saranghadeon nal
dasi doraol geoyeyo uri himkkeot useoyo
معنی متن ترانه
آن زمان، نمیدانستیم از چه چیزی لذت میبریم
قدم زدن در خیابان و ملاقات دوستان
دست در دست هم بودن و در آغوش گرفتن
چیزهایی که بدیهی میدانستیم
در ابتدا فکر میکردیم که به زودی میگذرد
وقتی بهار از راه رسید و آسمان روشن شد
گلها شکوفه دادند و باد وزید
میتوانیم برگردیم
فهمیدیم که تمام روزهای عادی که زندگی کرده بودیم چقدر ارزشمند بودند
روزهایی که همدیگر را در آغوش میگرفتیم و دوست داشتیم
تا زمانی که برگردیم، تا جایی که میتوانیم میخندیم
فراموش نکردهایم، آیا با جدیت منتظر بودهایم
اعتماد به یکدیگر و به اشتراک گذاشتن
روبرو شدن با یکدیگر و آواز خواندن با هم
چیزهایی که بدیهی میدانستیم
فهمیدیم که تمام روزهای عادی که زندگی کرده بودیم چقدر ارزشمند بودند
در آغوش گرفتن و دوست داشتن به عنوان یک امر بدیهی
دوباره برمیگردم، بیا تا جایی که میتونیم بخندیم
البته که همدیگه رو بغل کردیم و البته که دوست داشتیم
دوباره برمیگردم، بیا تا جایی که میتونیم بخندیم